چند نکته که نوحه سرایان باید بدانند(از حاج محمود کریمی)

ما از خیلی از واژه ها نمی توانیم استفاده کنیم.مثلاً از واژه منوریل حرم حضرت معصومه یا ویزای کربلا نمی توانیم استفاده کنیم. بنابراین محدود می شویم که این محدودیت ما در وسعت لغات است نه در غلو لغات. مادر اشعاری که استفاده می کنیم.................................................................................................ادامه مطلب

فرهاد می دانست یک سال نمی تواند کوه بکند

فقط می خواستیک عمر اسمش را

کنار "شیرین" بیاورند.........

وقتی دلم به سمت تو مایل نمی شود

باید بگویم اسم دلم,دل نمی شود

دیوانه ام بخوان که به عقلم نیاورند

دیوانه تو است که عاقل نمی شود

تکلیف پای عابران چیست؟آیه ای

از آسمان فاصله نازل نمی شود

خط می زنم غبار هوا را که بنگرم

آیا کسی ز پنجره داخل نمی شود؟

می خواستم رها شوم از عاشقانه ها

دیدم که در نگاه تو حاصل نمی شود

تا نیستی تمام غزل ها معلق اند

این شعر مدتی ست که کامل نمی شود

زنده یاد نجمه زارع

پرده هارا کشیده ام

اما

شب به خانه درز کرده است

تکه های یک چراغ شکست،

نه!

ستاره ها به پایم فرو می روند

رد خون را بگیر

از همین شعر می رسی به خیابان

به میدان

به ساعت

که عقربه هایش دقیق لنگ می زنند

می رسی به پای پدر

که گوشتش

راه را برای گلوله باز کرد

استخوانش بست

و پوستش

جای زخم را فراموش کرده است

مثل نام قبلی میدان

نام قبلی شهر

.

.

.

رد خون را بگیر

می رسی به پای پدر

که از گلوله های مانده در تنش

فرار می کند....

صبا کاظمیان

به تماشای باران که می روی

هوا شناسی به اشتباه می افتد

فقط من میدانم

ماه شب های بارانی

چقدر کامل است!

بهرام محمودی

زمستان آمده است

خسته ام

می خوابم

بهار که آمد

پیله ام را می شکافم

تا با پر های خیس

دوباره عاشقت شوم.

جای این

واژه های تکراری

 من برایتآوردم....

خواب هایم بوی کافور می دهند

قدیسه هایم را عزل می کنم

من پرم از خستگی خوب بودن

تا ناشیانه حدس زدن هر قبر خالی

هیچ کس سر قبر بی مرده گریه نمی کند

تا من

مرده های زنده را خواب کنم

دلم برای دست های بیرون مانده می سوزد!

امروز حراج کفن است

بوی حلوا می آید....

.

رویا کریمی

اینم یک شعر از شاعر بزرگ و همشهریمون